اذعان وزیر اسبق میراث فرهنگی ایران به جعلی بودن روایتهای تاریخی رسمی!

ویدیوئی از سخنان عزت الله ضرغامی، وزیر پیشین میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ایران، در جریان بازدید رسمی از سایت تأریخی کوه بیستون در استان کرمانشاه، مدتی در شبکههای اجتماعی به طور گسترده دست به دست می شد. این ویدیو جنجالی شد، زیرا ضرغامی به عنوان یکی از مقامات عالی رتبه فرهنگی جمهوری اسلامی، سخنانی را در مورد یک مسئله تأریخی بیان می کند که برای بسیاری از مردم ایران ، به ویژه آنانی که تحت تأثیر روایتهای رسمی آموزش و پرورش و رسانههای دولتی بوده اند، شگفت آور و غیرمنتظره بود.
در این ویدیو، ضرغامی با اشاره به مجسمه موسوم به «هرکول» در کوه بیستون چنین می گوید:
«آمدند اینجا... لشکر اسکندر، دیدند که کرمانشاه همه اش پهلوان اند؛ او هم برای اینکه کم نیاره، یک مجسمه هرکول زده و گفته: آقا ما هم استیم! این حرف ها را راهنماهای ما باید بگویند، که عمراً بلد نیستند همچین چیزهائی را بگویند!»
این اظهارات، به ویژه از زبان وزیر میراث فرهنگی، با واکنش شدید طیفی از طرفداران روایتهای سنتی و باستان گرایانه روبه رو شد. چراکه آنان مدعی اند که مجسمه هرکول در کوه بیستون، به حدود ۱۵۳ سال پیش از میلاد بازمی گردد و در دوره حکومت یکی از پادشاهان سلوکی یا اشکانی ساخته شده است.
با این حال، اظهارات ضرغامی تلویحاً تأکید بر ساختگی یا نمایشی بودن این مجسمه در دوره ئی متأخرتر دارد، چنان که به صورت ضمنی به حضور احتمالی یا ساخت نمادین این اثر به دست بازماندگان اسکندر و ارتش او اشاره می کند؛ نه لزوماً یک ساخته اصیل تأریخی با پیشینه عمیق بومی.
مجسمه ئی که در کوه بیستون به «هرکول» نسبت داده می شود، پیکره سنگی و نسبتاً مدرن نماست که نه با سنت مجسمه سازی بومی منطقه همخوانی دارد، و نه با فرهنگ مادی مردم پارس. این مجسمه از جنس سنگ آهک تراشیده شده و به سبک هلنیستی ساخته شده است. موقعیت و ظاهر آن، بیش از آن که بیانگر باورهای دینی یا اسطوره ئی اقوام بومی باشد، تحت تأثیر نفوذ فرهنگی یونانیان پس از تهاجم اسکندر مقدونی در منطقه است.
همچنان برخلاف روایتهای پرزرق وبرق از امپراتوریهای گویا پارس، منابع معتبر تأریخی و جغرافیائی، از جمله شاهنامه فردوسی، تأریخ طبری و الفهرست ابن ندیم، به وضوح نشان می دهند که اشکانیان نه یک امپراتوری مرکزی، بلکه مجموعه ئی از ملوک الطوایف یا حکومتهای محلی نیمه مستقل بودند. اینان پس از شکست سلوکیان در شرق، از باختر ( پیرامون رود آمو) برخاستند و نخست در نِسا (واقع در ترکمنستان امروزی) مستقر شدند و سپس با عبور از سرزمین پارس " ایران فعلی" و رسیدن به بابل، شهر تیسفون (واقع در نزدیکی بغداد امروزی) را به عنوان مرکز سیاسی خود برگزیدند.
شاهنامه فردوسی نیز به روشنی از این دوره با عنوان دوره ملوک الطوایفی اشکانیان (اشغانیان) یاد می کند، که نشانی از تفرقه ساختاری در حکومت آن دوره است و هیچ نشانه ئی از یک پادشاهی یکپارچه و منسجم در آن دیده نمی شود.
در ضمن نکته حائز اهمیت آن است که طبق اظهارات محلی و برخی شواهد غیررسمی، این مجسمه موسوم به هرکول، تا حدود پنج دهه پیش در شکل فعلی و در موقعیت امروزی اش بر کوه بیستون وجود نداشته و شواهد کافی برای اصالت سنجی آن بسیار محدود است. افزون بر این، انتساب این مجسمه به شخصیت اسطوره ئی یونانی – رومی هرکول، فرزند زئوس، نه تنها هیچ جایگاه اسطوره ئی در سنت تأریخی در سرزمین پارس ندارد، بلکه خود نشان از تداوم تبلیغات فرهنگی یونان محور در دوره سلطه سلوکی ها دارد.