116

هنوز زنده ایم و تا هنوز می خندیم

از کتاب: دیوان اشعار ، غزل

هنوز زنده ایم و تا هنوز می خندیم

هنوز درب غم و رنج و غصه میبندیم 

هنوز بارگه ای عشق را سپهداریم 

هنوز بهر تب و تاب فضل دلبندیم

هنوز جنت ما نقش پای دلدار است 

هنوزهاویه را بی دلیل اسپندیم

هنوز شاهرهی دلبری بنا سازیم 

هنوز بهر شکستن هزار پیوندیم 

هنوز ذائقه ای ما ذلیل تلخی نیست

هنوز از شکر شعر، شهد و گل قندیم

هنوز گرچه که یک قرن شد ز آزادی 

هنوز بی سبب از هر طریق دربندیم

هنوز محمودیم و آفتاب مان سرخ است 

هنوز در بر عشاق خویش خرسندیم