فراز و نشیب مشارکت سیاسی زنان در حماسه و تاریخ افغانستان

از کتاب: مضامین متفرقه از ناهید علومی ، بخش دوم
07 August 2025
به پیوست بخش نخست در شمارۀ سوم مجله انجمن تاریخ...


مقدم کلام

تا قبل از بازگشت دوبارۀ گروه تاریک اندیش طالبان،زنان افغانستان در عرصه های سیاسی،اجتماعی و فرهنگی سهم درخور اهمیتی داشته اند، در هرمرحلۀ تأریخ سیاسی افغانستان میتوان از نقش برجستۀ زنان یادآور شد و به نسلهای بعدی بشارت داد که زن افغان در هردور به رغم دشواریها و موانع جدی شایسته گی لازم را از خود تبارز داده اند.



رقیه ابوبکر

رقیه حبیب ابوبکر درسال 1298 هجری شمسی درساحه چهلستون کابل چشم به جهان گشود. پدرش مرحوم سید حبیب مستوفی آنوقت ولایت کابل و مادرش به اسم زینت بود. بانو رقیه تحصیلات خود را الی درجه لیسانس در رشته اجتماعیات در سال ۱۳۳۱ شمسی با اخذ دیپلوم به  پایان رسانید. 

او  بعد از ختم تحصیل در طی سالهای ۱۳۱۹ - ۱۳۲۸ شمسی بصفت معلم، سر معلم ، معاون و مدیر در مکاتب اندرابی، لیسه زرغونه، موسسه نسوان ایفای وظیفه نموده.

و از سال ۱۳۴۰ شمسی به مدیریتهای مجله میرمن،تبلیغات کورسهای تعلیمات حرفوی، نمایشات، روابط  خارجی،  باغ زنانه کابل،  کتابخانه  موسسه نسوان، کودکستان مربوطۀ آن و به تعقیب آن به نشرات ِسره میاشت ،انجمن تأریخ و یکی از اولین گوینده گان رادیووتلویزیون کار پیگیر و پرثمر نموده بود.

رقیه حبیب ابوبکر در سال ۱۳۴۵ عضو لویه جرگه برای تدوین قانون اساسی کشور گردید و در انتخابات سال ۱۳۴۵ از جانب نواحی اول و دوم شهر کابل کاندید شده و اعتماد مردم خود را بدست آورده و تا ختم دوره به حیث نماینده مردم در شورای ملی افغانستان بذل مساعی نمود. بعداً به ریاست سوادآموزی تقرر حاصل نمود و با کودتای ۲۶ سرطان ۱۳۵۲ به دورۀ ماموریت او خاتمه داده شد.

رقیه ابوبکر یکی از پیشگامان نهضت زن در کشور بوده و تا آخرین روزهای حیات دراین زمینه کار نموده بود. او علاقه مفرط به نویسنده گی داشت :

ایشان ترجمه ها، اشعار و مقالات سیاسی و اجتماعی زیادی را به دست نشر سپرده و با معارف و مطبوعات کشور همکاری نموده و موفق به اخذ جوایز زیاد مطبوعاتی در کشور گردیده بود . ازجمله در سال ۱۳۱۸ حایز جایزه مطبوعاتی برای زنان در افغانستان شد. 

رقیه حبیب ابوبکر در جریان سالهای پناهنده بودنش در امریکا، کمک به سازمانهای خیریه و مساعدت به نسلهای تازه وارد افغان نموده بود .

رقیه حبیب ابوبکر در سال ۲۰۰۲ در شهر الکساندریه ویرجینیا امریکا چشم از جهان بست. فضیلت و دانش او قابل ارجگذاری است. زیرا زمانی که او تشنه آموزش و یاد گرفتن بود ، بدبختانه شرایط آنروزگار برای زنان آماده نبود ؛ لیکن این زن پرتلاش با جدوجهد هرچه بیشتر به اندوخته های خود میافزود، و دستآوردهای زیادی برای نسلهای آینده بجا گذاشت. (19)

_________________________________________________


کبرا نورزائی

در تأریخ کشور نخستین زنی که در عصر ظاهرشاه در کابینۀ محمد هاشم میوندوال بحیث وزیر صحت عامه تقرر حاصل نمود، وی چون یک وزیر مسلکی نبود در حلقه های طبی نگرانیها و انتقاداتی را ببار آورد، اما با کار کردها و جدیت خویش ثابت ساخت که زنی پرکار است و در ایفای مسئولیتهای محوله سعی بلیغ بخرچ میدهد.

کبرا نورزائی جزء اولین کسانی بود که از لیسه ملالی نخستین مکتب دخترانه در دورۀ امانی فارغ شد و بعدها بعنوان معلم و مدیر لیسه ملالی خدمت کرد.(20)




_________________________________________________


صالحه فاروق اعتمادی

به استناد ریسرج احسان لمر فشرده نگاشته میشود:

خانم صالحه فاروق اعتمادی از زنان منور و چشم و چراغ جامعۀ ما اند، ایشان از زنان تحصیل یافته  دورۀ امانی بوده، حسب دانش درایت و فهم شان تا ریاست مؤسسه نسوان در دور سلطنت محمد ظاهرشاه رسیدند، خدمات شان برای توسعه رشد آزادیهای زنان، تعلیم و تحصیل  قشر نسوان کشور در خور صدها ستایش است، وی در کنار تشکیل مکتب تا سطح لیسه برای خانمهای جوان ازدواج کرده که اجازه لیسه های عمومی را نداشتند، زمینه تحصیل را فراهم ساخت، در اثر پیشنهاد مؤسسه نسوان (۲۴ جوزا) بنام روز مادر در کشورما برسمیت شناخته شد.

این روز در اثر تصویب حکومت محمد هاشم میوندوال خانمهای کارگر، مامورین دولت و مؤسسات خصوصی، معلمین و استادان رسماً رخصت با معاش بودند و ضمناً در اثر مساعی همین موسسه و  رئـیسۀ فرزانۀ آن مادرانی  که خدمات شایسته به جامعه انجام داده بودند، انتخاب و بنام مادر ممتاز سال طی مراسم با شکوهی تقدیر نامه ها تحفه های لازم برایشان از طرف ملکه حمیرا اعطا میشد و در رادیو و نشرات مطبوعاتی از آنها تجلیل مینمودند، تا مادران دیگرهم دراین مسیر تشویق شوند. 

خدمت بزرگ دیگر خانم اعتمادی تشکیل « انجمن خانمهای رضا کار» بود. این خانمهای منور و با فرهنگ کشور در تماس با فامیلهای بیبضاعت آنها را در مشکلات شان رهنمائی و کمکهای لازم مادی و معنوی را انجام میدادند ، به زنان بیسواد در تمامی مراجع دولتی و خصوصی بشمول زندانهای زنانه کورسهای سوادآموزی دایر نمودند. در حالات خاص مثل زلزله یا سیلابها با موسسۀ سره میاشت همکاری مینمودند. رئیسه افتخاری انجمن شاهدخت بلقیس، خاټول خانم شهزاده احمد شاه بودند. تمام فعالیتهای پرسونل مؤسسه نسوان و رئیسه وطندوست و خدمتگذار آن خانم صالحه فاروق اعتمادی هرگز نباید فراموش شود.


_________________________________________________

معصومه عصمتی وردک

معصومه عصمتی وردک (1930-2007) نویسنده، شخصیت علمی افغانستان و از زنان بنیان گذار "میرمنو ټولنه" (انجمن نهضت زنان افغانستان) بود که در دوران حکومت داکتر نجیب الله وزیر تعلیم و تربیه افغانستان شد.

معصومه عصمتی وردک فرزند عبدالخالق خان در نوآباد ده افغانان شهر کابل زاده شد. تحصیلات ابتدائی و متوسطه را در مکتب ملالی به پایان رسانید و دیپلوم لیسانس خود را از پوهنحًی تعلیم و تربیه پوهنتون کابل بدست آورد. سپس برای ادامۀ تحصیلات عالی به آمریکا رفت و در ایالت شیکاگو  (National College of Eduction)  در رشتۀ تعلیم و تربیه به تحصیل پرداخت و در نهایت موفق به دریافت درجۀ فوق لیسانس شد.

زمانیکه معصومه  در سال 1948 به افغانستان بازگشت، در وزارت معارف استخدام و در لیسه ملالی به  تدریس پرداخت.

بعد از آن، بعنوان (مفتشه عمومی مکاتب نسوان)، مدیر لیسه زرغونه و همزمان، مدیریت مجله "انجونو روزل" و همچنین مدیریت افتخاری "صندوق معلم" کارکرد. 

معصومه وردک در ایام جوانی از روند بیعدالتیهای اجتماعی که در جامعه حکمفرما بود نارضایتی داشت. شرایط دشوار و نحوه زنده گی مردم و بخصوص وضع اسفبار زنان و کودکان افغان، بزودی او را در صفوف مبارزان برای استقرار دموکراسی و رشد نهضت زنان در کشور قرار داد. وی یکی از پیشگامان نهضت زنان در افغانستان بود که چادری را از سر به دور انداخت و وارد کارزار و پیکار سیاسی و اجتماعی شد. 

او در سال 1964 عضو کمیسیون مشورتی قانون اساسی و سپس در همان سال بسمت نماینده مردم در لویه جرگه شرکت کرد . در سال 1965، بعنوان وکیل منتخب مردم کندهار به دور دوازدهم شورای ملی راه یافت و تا سال 1969 وکیل شورا بود.

در سال 1980 عضو آکادمی علوم افغانستان شد. سپس به مدت پنج سال در پوهنځیهای ادبیات و اقتصاد پوهنتون کابل به تدریس پرداخت.

او از جمله زنانی بود که در زمان حاکمیت حزب دموکراتیک خلق بقدرت رسید. ابتدا رهبری شورای سراسری زنان افغانستان را بعهده گرفت و سپس در زمان حکومت جمهوری افغانستان به رهبری داکتر نجیب الله، در کابینۀ خالقیار بعنوان وزیر تعلیم و تربیه افغانستان برگزیده شد و همزمان رئیس کمیسیون ملی یونسکو در کابل بود.

بعد از حاکمیت مجاهدین و آغاز جنگهای داخلی، معصومه عصمتی وردک در سال 1992 افغانستان را ترک و سالهای اخیر زنده گی را در کشور فرانسه بسر برد و سرانجام در سال 2007 در شـهر (مولـوز) فرانسـه درگذشـت. 

معصومه عصمتی وردک بعنوان یکی از زنان دانشمند و مبارز افغان در بیش از پنجاه گردهمائی علمی و بین المللی شرکت نمود و به خاطر خدمات صادقانه و دلسوزانه از طرف نهادهای ملی و بین المللی مورد تقدیر و تحسین قرار گرفته و جوایز و القابی نیز به او اهدا شده است. از جمله میتوان به لقب "کارمند شایسته فرهنگ"، جایزۀ "آریانا"، مدال "پوهنه"، جایزه کمیسـیون ملـی زنـان هنـد و جایـزه کمیسیون زنـان حقوقـدان اشــاره کـرد. (21)

بعد از قیام مسلحانه اپریل 1989حضور زنان در پُستهای دولتی و کابینه و لویه جرگه ها و سایر عرصه های تعلیمی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی بیشتر از پیش گردید  و چرخش تازه ئی در مشارکت  سیاسی زنان بمیان آمد که در تأریخ کشور بیسابقه بود.اما هنوز برای آزادی کامل زنان در سرتاسر کشور کارهای نا تمام پیش رو داشتند که بدان نرسید.

بعد از سقوط حکومت داکتر نجیب الله و به میان آمدن مجاهدین زنان کشور از صحنه سیاسی و اجتماعی در انزوا قرار گرفتند، این انزوا در زمان طالبان به کنار زدن مطلق زنان و طرد شان از جامعه منتج گردید.

در این دوره ها نه تنها زنان از موقف و مقام زن بودن شان محروم شدند، بل به انسان درجه دوم تنزیل یافتند.

بعد از حادثه سپتمبر 2001:

همزمان با سرنگونی طالبان از سوی ائتلاف بین المللی و رویکار آمدن دولت موقت، زنان کشور باردیگر توانستند در صحنه سیاسی حضور یابند و این حضور شان را تحکیم بخشند. 

در این دوره یکی از ساحه های مهم مشارکت سیاسی زنان سهم آنان در انتخابات ( ریاست جمهوری، پارلمانی و شورای ولایتی) به حیث رای دهنده و حتی رای گیرنده میباشد. در گذشته هیچگاه زنان در پستهای رهبری مانند، ریاست جمهوری کاندید و ا انتساب نشده بودند، این چرخش تازه نتیجه حضور جامعه بین المللی در افغانستان بود.

زنان افغانستان به روند انتخابات به خصوص در چهار انتخابات ریاست جمهوری سهم برجسته داشتند، هرگاه به این سهم که حد اوسط ۳۸ درصد مجموع آراء را تشکیل میداد، نظر اندازیم متاسفانه نمایشی بودن نقش زنان در دورۀ جمهوریت و استفادۀ ابزاری از آنان باعث شده که آرمانهای مشارکت واقعی زنان در سیاست و اداره ناتمام بماند.




شماری از زنان نخبه معاصر افغان 



شفيقه محمود حبيبی 

شفیقه محمود حبیبی زن وارسته و فرهنگی بزرگمنش، نطاق پرسابقه تلویزیون و رادیوی افغانستان که همزمان رئیس اتحادیۀ زنان ژورنالیست میباشند.


شمار این چنین زنان آگاه اندک نیست، اما غرض جلوگیری از طویل شدن مقاله نخواستم به همه بپردازم، زیرا حدود هفتادوپنج تن زنان را از طریق گفتگوی مستقیم در کتاب ( زنان نخبه افغانستان) به معرفی گرفته ام که درمیان آنان زنان پیشگام مانند شفیقه محمود حبیبی که سمت رهنما مرا دارد در ۳۰۰ صفحه کتاب یاد شده دیده و مطالعه میشوند. 


نشیب بیدرنگ یا بدون تأمل

بعد از بقدرت رسیدن دوبارۀ طالبان در 15 اگست 2021 زنان افغانستان بصورت آنی و دراماتیک از تمامی حقوق اولیه و حقوق انسانی شان محروم و از مشارکت در حیات سیاسی و حتی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کنار زده شده و حتی حذف گردیدند.

این گروه به زنان اجازه فعالیت در اجتماع را نداده، کارمندان زن را از ادارات دولتی و غیردولتی اخراج و خانه نشین کردند.

بستن وزارت امور زنان و تبدیل آن به وزارت امربلمعروف و نهی از منکر از جمله نخستین اقدامات در عرصه تضعیف و کم زدن زنان بود.

در روزهای نخست که طالبان به قدرت رسیدند، افغانستان دوباره به قرن سیزده رفت. مردم از شدت ترس کشور را ترک کردند. همه جا وحشت بود. خانه ها، مکاتب و پوهنتونها را آتش زدند.

وزارت تحصیلات عالی این گروه ممنوعیت تحصیل دختران در پوهنتونهای دولتی و خصوصی را اعلام کرد. با این تصامیم میلیونها دختر از تعلیم و تربیه بازمانده اند که همه شان آرزو داشتند درس بخوانند، تحصیل کنند و آینده روشن برای خود رقم بزنند. اما تمام رویاهای شان از بین رفته و همه حق انسانی و دستآوردهای بیست ساله خود را از دست داده اند. این یک فاجعه انسانی برای نسل امروزی و آینده است.(21)