نخل هنر
از کتاب: دیوان محجوبه هروی
، غزل
هر که او بیکمال و بی هنر است
در زمانه درخت بی ثمر است
شرف آدمی است علم و ادب
نه به بابا و جد و مال وزر است
پسر بی هنر به مرگ پدر
خوش بود زانکه وارث پدر است
چون نباشد هنر چه سود از ارث
مال و ملک زمانه در گذر است
چون رود مال و ملک موروثی
خوار و زار و گدا و در بدر است
دولتی کان تلف نمی گردد
دولت کاسب است پیشه ور است
در ریاض جهان هنر نخلی است
که همه ساله سبز بار وراست