113

شعر دری در امپراتوری روم

از کتاب: مطالب معلوماتی

با روی کار آمد عثمانی‌ها در روم و رسمیت یافتن زبان ترکی به جای زبان دری دیگر این زبان نقش اولی و تعیین کننده‌ی خود را در فرهنگ ترکیه تا جایی از دست داد.


ولی از آنجا که نفوذ این زبان در اعماق روح مردمان آن دیار ریشه دوانیده بود باز هم به حیث یک عنصر مهم در بین توده‌ها باقی ماند و نا‌ممکن بود که تآثیر مولانا جلال‌الدین بلخی با همه دستگاه عریض و طویلی از ادب و عرفان یکبار دیگر دربار او مجمع فضلا و ادبای این زبان گردید. اگر چه اشعار شاعران این دوره از رهگذر هنر شعر در سطح چندان بلندی قرار ندارد ولی باز هم بیان‌گر تأثیر و نفوذ این زبان در آن سرزمین می‌تواند باشد.


از شعرای آن دوره

حامدی، قبولی، سلطان جم، سلطان سلیم اول، سلطان سلیمان قانونی، شهزاده بایزید، واقف خلخالی، فضولی، محمدنعیم فراشی، محمود پاشا، درویش پاشا و نرگسی.

طور مختصر عده‌ای از آن‌ها را معرفی می‌کنیم.


سلطان جم

او فرزند سلطان محمد فاتح است که پس از وفات پدر بر سر جانشینی با برادر خود بایزید اختلاف ورزید و پس از کشمکش‌های جنگ و گریز به شوالیه‌های جزیره‌ی رودس پناه برد. رئیس شوالیه‌های رودس پس از ۳۳ روز او را به فرانسه برد. او مدت هفت سال در فرانسه و شش سال در ایتالیا زندانی بود. پادشاهان عیسوی ‌‌می‌خواستند از او به عنوان یک وسیله برای پس‌گیری استانبول استفاده برند. ولی مرگ ناگهانی و غیرمترقبه این شهزاده در سال ۹۰۰هجری به همه این خیال‌ها پایان داد.


این شهزاده طبع موزون داشته و به زبان دری دیوانی از او باقی‌ست که شامل ۲۴۱۵ بیت بوده شامل غزلیات با چند قصیده و مفردات است.

اشعارش از متوسط پایین تر بوده و دارای کمی‌و کاستی‌هایی ‌‌می‌باشد.


سلطان سلیم اول

سلطان سلیم در سال ۹۱۸ پدر خود سلطان بایزید را خلع و خود پادشاه شد و تا ۹۲۶ هجری پادشاهی کرد. او شاه اسماعیل صفوی را در جنگ چالداران شکست داد. در زمان همین پادشاه عثمانی عده‌ی زیادی از دانشمندان به خاطر تعصبات مذهبی شاه اسماعیل و سخت‌گیری‌های او مجبور به ترک ایران و پناهنده‌شدن به ترکیه گردیدند که این امر خود موجب شگوفایی شعر و ادب دری در این دیار گردید.


این سلطان سلحشور که با شکست دادن شاه اسماعیل صفوی به آن پادشاه متعصب و ستمگر فهمانده بود که دیگر نمی‌تواند مسلمانان سنی مذهب سایر بلاد اسلا‌‌می‌ را از دم تیغ بگذراند. در میدان شعر و ادب دری نیز از پیش قراولان عصر خود بوده است.


گذشته از اینکه او به زبان دری شعر ‌‌می‌گفت شاعران، ادبا و دیگر صاحبان علم و هنر را به دربار خود دعوت ‌‌می‌کرد و از آن ها به نحو شایسته یی دلجویی به عمل ‌‌می‌آورد.


دیوان اشعاری از او باقی‌ست که در حدود دو هزار بیت دارد. اشعارش ساده، روان فصیح و مطبوع است. او در شعر گاهی سلیم و گاهی سلیمی ‌تخلص ‌‌می‌نمود.


 سلطان سلیم قانونی

فرزند سلطان سلیم اول و یکی از پادشاهان و سلاطین ادب دوست عثمانی است که خود نیز به زبان پربار دری شعر سروده است. شاعران زمانش در طی سلطنت نیم قرنه‌ی او بسیار شاهنامه در شرح حوادث روزگارش و بسا قصاید در مدحش به این زبان سروده اند. در زمان او بنابر تشویق و علاقه‌مندی‌اش به علم و ادب بسیاری از تألیفات به نام او ساخته شده و نامش را جاودانی ساخته است:


قانونی دو دیوان به زبان‌های ترکی و دری دارد که مجموعه اشعار دری اش به هفت صد بیت ‌‌می‌رسد. او در سال از ۹۲۶ تا ۹۷۴ ‌‌می‌زیست. سلطان مقتدری آسیای صغیر بوده است.


نمونه‌ی شعر دری قانونی:

دیده از آتش دل غرقه در آب ست مرا

کار این چشمه ز سرچشمه خراب‌ست مرا


چشم برهم زنم و روی تو بینم به خیال

در شب هجر مگر دیده به خواب‌ست مرا


محمد نعیم فراشری

از اهالی آلبانی بود و در استانبول ‌‌می‌زیسته است. او در سال ۱۲۶۲ هجری قمری تولد و در ۱۳۱۷ وفات یافته است. این دانشمند رساله‌یی نیز در دستور زبان دری به نام قواعد فارسیه به شیوه‌ی نوینی نوشته که در سال ۱۳۰۳ چاپ شده است.


محمود پاشا

یکی از ۲۱ صدراعظم دولت پهناور ترکیه عثمانی مقیم یوگوسلاویا و از مردمان همان دیار بوده و در سال ۸۷۹ وفات یافته است.


او نه تنها حا‌‌می‌شعر و ادب دری بوده بلکه خود نیز به همین زبان شعر ‌‌می‌گفته است. حامدی اصفهانی او را مدح گفته و از او صلات و بخشش ‌های چشم گیری دریافت نموده است.


این بیت از اشعار آن سیاست مدار یوگوسلاوی که شیفته و حا‌‌می‌زبان دری بوده است ‌‌می‌باشد.


رخت ز آه دلم گر نهان کنی چه عجب

کسی چگونه نهد شمع در دریچه‌ی باد


 درویش پادشا

او نیز یکی از صدراعظمان ۲۱گانه ی دولت مقتدر و پهناور ترکیه عثمانی بوده و  در سال ۱۰۱۲هجری قمری در نزدیکی‌های بوداست «هنگری» در اثنای جنگ کشته شده است. او از اهالی هرزگوین بوده و به شعر دری علاقه‌ی فراوان داشته و در ترویج آن ‌‌می‌کوشیده است.


این بیت را که در مُهر خود کنده بود به حیث نمونه‌ی کلامش ثبت ‌‌می‌نماییم:


یارب کرم تو بحر مواج

درویش و غنی به توست محتاج


نرگسی

یکی دیگر از شاعران اروپای شرقی که زبان دری را به حیث زبان دوم فرا گرفته و به آن تمایل و دلچسپی عمیقی داشته است شاعری‌ست به تخلص نرگسی از اهالی یوگوسلاوی.


اشعار او ساده، روان و دارای عذوبت خاصی است.


مکتوب جان فزای تو آمد به سوی من

چون خوانده گشت بر دل سوزان نهادمش


از ترس آنکه سوز دل من بسوزدش

فی الحال بر دو دیده گریان نهادمش